سلام!
خبر چین که فعلا مدتیه بیکار شده و شاید واسه همینه که دوباره به وبلاگ نویسی رو آورده و وبلاگ جدید راه انداخته! امروز رفته بود به یکی از شرکتها برای مصاحبه استخدام.
البته خبرچین که هنو ز هیچ کی نتونسته کشفش کنه تواناییهای زیادی داره و سالی که امتحان کنکور سراسری داده بود رتبه حدود۳۰۰ ریاضی رو آورد و تو یکی از دانشگاههای معتبر !قبول شد. اما با وجود مهارتهایی که داره فقط بخاطر اینکه از پاچه خواری متنفره هیچوقت نتونسته تو جاهایی که مشغول بکار شده (۲ سازمان دولتی) دوام بیاره و بالاخره از اونجاها بیرون اومده . خلاصه به سرش زد که سراغ شرکتهای خصوصی بره و مدتی رزومه کاری به هر جا که آگهی مناسب و در شان خبرچین داده بودن فکس می کرد و چند تا مصاحبه هم رفت که یا خودش از اونا خوشش نیومد و یا برعکس و یا گفتن باهاتون تماس می گیریم. البته خبرچین اونقدر تجربه داره که بدونه وقتی مصاحبه کننده میگه:« خیلی ممنون که تشریف آوردین. ما شرایط شما رو بررسی می کنیم و بعد باهاتون تماس می گیریم» یعنی اینکه رد شدی.
خلاصه اینکه امروز تو مصاحبه موفق بود و از کار جدیدی که قراره ازین به بعد انجام بده بدش نمی یومد. بعد از مصاحبه منشی مدیر مربوطه متنی رو به خبرچین داد و ازش خواست اونو عینا پایین برگه مشخصات خودش بنویسه و امضا کنه . خبرچین هم که زیاد راضی بنظر نمی اومد با اکراه شروع به نوشتن کرد :
«من در این شرکت بصورت پیمانی مشغول به کار می شوم . این شرکت هیچ مزایایی بجز حقوق (بخور ونمیر) ندارد . متعهد می شوم در ساعات اضافه کاری و نیاز شرکت همکاری لازم را بنمایم. هزینه ایاب و ذهاب و غذا بعهده اینجانب می باشد و ....»
البته خبرچین وقتی تو یه سازمان دولتی معظم کار می کرد وضعیت نیروهای پیمانی و تبعیض هایی که در حق اونها اعمال می شه رو دیده بود و می دونست که کار اصلی رو در واقع همین نیروهای پیمانی انجام میدن و مزایا رو نیروهای رسمی می گیرن ولی ایندفعه خودش هم شده بود یه نیروی پیمانی یا بهتر بگم کارمند درجه دو .
خبرچین کسایی رو می شناسه که یک هزارم استعداد و توان اونو نداشتن ولی با پاچه خواری و متعهد نمایی خود تونسته بودن به پستهای مهم برسن و امروز وقتی با ماشینهای مدل بالاشون (که البته خبرچین اصلا برای این چیزا ارزشی قائل نیست)از کنار خبرچین رد می شن سر تاپاشو قهوه ای می کنن. اونوقته که خبرچین به خودش صدتا فحش می ده و یکی نیست که ازش بپرسه که من چرا اینجا موندم!(کیانوش برره ای رو که یادتون هست)
به نظر شما چرا باید وضع مملکت ما اینجوری باشه که هر چی آدم فرومایه نون به نرخ روز خور وضعشون توپ باشه ولی اونهایی که راضی نمیشن عزت نفسشونو زیر پا بذارن همیشه تو زندگیشون دچار مشکل باشن ؟
فعلا خداحافظ